حالا تا به دوشنبه و دیدار دوباره ات
هی دهن کجی می کنند و کش می آیند
لحضه های انتظار را می گویم
ومن مدام
برلبه لرزان دلهره
تلوتلو می خورم
واز رقص سپیدار وخواب خاطره
رویا میبافم
اما می دانم که این بار هم مثل همیشه
درآفتاب نگاهت
سراپا سایه می شوم
وآنقدر محو
که نتوان گفت وگو از دلتنگی نیلوفر می ماند
ونه زمان گلایه ازبی رنگی شقایق

:: بازدید از این مطلب : 148
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7